هجده ماهگی
من هم هجده ماهه یا همون یکسال و نیمه شدم . واکسن هجده ماهگیم رو هم زدم موقعی که می خواستن لباسم رو در بیارن ، آستین لباسم رو چسبیده بودم و کلی مقاومت کردم . بعدش هم با کلی اشک و اندوه به زدن واکسن تن دادم ... خلاصه مدتیه که لنگ لنگان راه میرم ، دیشب هم یه کم تب داشتم که با خوردن قطره استامینوفن خوب شد... و اما مهرسا در ماهی که گذشت : مهرسای جدی ... مهرسا در حال ماهیگیری... مهرسا در حال خوردن ماهی ! به جوجه ها علاقه زی...
نویسنده :
مهرسا و هوراد
17:31